ای دبستانی ترین احساس من...


خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درس‌های سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود

http://img4up.com/up2/33404420458590066688.jpg

درس پند آموز روباه وکلاغ
روبه مکارو دزد دشت وباغ
 
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است


کاکلی گنجشککی با هوش بود
فیل نادانی برایش موش بود


با وجود سوز وسرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن میدرید
 
تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پرازتصمیم کبری میشدیم


پاک کن هایی زپاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
 


کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود


مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی   با پا روی برگ
همکلاسی‌های من یادم کنید
بازهم در کوچه فریادم کنید
 

همکلاسی‌های درد و رنج و کار
بچه‌های جامه‌های وصله‌دار
بچه‌های دکه خوراک سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم
لا اقل یک روز کودک می‌شدیم



یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ‌ها که بودش روی دوش
ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر


ای دبستانی‌ترین احساس من
بازگرد این مشق‌ها را خط بزن



موفق و پیروز باشید

نظرات 12 + ارسال نظر
M.Asadian 1391/02/03 ساعت 10:59 ب.ظ

dastet dard nakone harchi fosil bood jam kardi too in post!

با تشکر . اولا فسیل نه و سنگواره(فارسی را پاس بداریم!!!!).بعدشم گاهی نیز لازم است یادی از به قول شما سنگواره ها!! کنیم.با تشکر مجدد از نظر شما.موفق باشید.

عزیزیان 1391/02/04 ساعت 12:32 ق.ظ

دستت درد نکنه اقا میلاد.
به نظر من این سنگواره ها خیلی هم دوست داشتنی و شیرین هستند.(البته این قدرها هم قدیمی نیستند که این لغت را برایشان به کار ببریم آقا میلاد!!!!)

ی آشنا 1391/02/04 ساعت 03:19 ق.ظ

تبریک عرض میکنم
بالاخره دندانپزشک شدید
بالاخرا ی مسئولی رد شد دید و دلش بحالتون سوخت
و دستور داد که نقطه را اضافه کنن
دیگه دندونپرشک نیستین هووورررااا

با سلام خدمت M.B.یعنی مرز بین دندانپزشک بودن و نبودن تنها یک نقطه است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟باید ببینیم سرانجام شما که پزشکی (با نقطه کامل)هستید به کجا می انجامد...
با سپاس.

[ بدون نام ] 1391/02/04 ساعت 07:49 ب.ظ

کاش یک باردیگه کودک میشدیم.کاش......یادش به خیر.چه قدخوش بود.

با سلام .با تشکر از نظر شما.

[ بدون نام ] 1391/02/05 ساعت 04:29 ب.ظ

سلام.باتشکرازنظرسنجی که گذاشتید.چیزجالبیه.حتماادامش بدید.فقط لطفانظرسنجیهای بعدی سوالاش جذابترباشه فک کنم بهتر باشه.البته این نظرمنه.

با سپاس از نظر شما.موفق باشید.

تیکه 1391/02/06 ساعت 08:15 ب.ظ

ba hameye ghesmataye sher movafegham be ghair az ghesmati ke gofte :kash zange tafrihi nabud

با سپاس از شما .موفق باشید.

[ بدون نام ] 1391/02/06 ساعت 09:07 ب.ظ

فقط میتونم بگم یادش بخیر.
دلم واسه همه اونا یه ذره شده.

با تشکر از شما.دوران دبستان خاطره های فراموش نشدنی و شیرین زیادی داره.موفق باشید.

[ بدون نام ] 1391/02/07 ساعت 12:20 ب.ظ

مطلب فوق العاده ای بود.
آقای زمانی جا داره از شما تشکر کنیم بابت اینکه به نظرات جواب میدید. چون این کار باعث میشه ارسال کننده نظر احساس کنه نظرش مورد استقبال نویسنده قرار می گیره.
موفق و پیروز باشید.

با سلام.خواهش می کنم.امیدوارم که مطالبی که در وبلاگ قرار میگیرد،مورد پسند همه دوستان واقع شود.البته ناگفته نماند سلیقه ها متفاوت اند و امکانش نیست که رضایت خاطر همه دوستان را فراهم آورد.با تشکر از شما.

موفق باشید 1391/02/07 ساعت 01:06 ب.ظ

موفق باشید!!!!!!!!!!!!!

با تشکر از شما.پیروز و کامیاب باشید.

موفق باشید 1391/02/08 ساعت 11:30 ق.ظ

aghaye zamani dastetun dard nakone khaili khub javabe M.B ro dadin .be omide ruzi ke tuye daneshgahe ma ham mesle daneshgahaye dige dandunpezeshki khaili arjo ghorb dashte bashe

با سلام.ان شاء الله.البته بستگی به خودمون داره...اگه همه با هم متحد باشند،رسیدن به چنین خواسته ای بسیار آسونه و دیگه کسی اجازه چنین جسارت هایی رو به خودش نمی ده.با سپاس.

نظر کن در این موی باریک سر
که باریک بینند اهل نظر
چو تنهاست از رشته ای کمترست
چو پر شد ز زنجیر محکم تر است

آوا 1391/02/10 ساعت 02:05 ب.ظ

ولی بعید میدونم ما باهم متحد شیم!
فکر کنم خودتون بدونید چرا؟؟؟چون الان فقط ۳۲ نفریم و اتحاد نداریم چه برسه به اینکه ورودی های دیگه هم اضاف بشن!!!!!!و این با هم اتحاد داشتن یکی از آرزوهای محال من است.

با سلام.دوست گرامی اگر می خواهی محال ترین اتفاق دنیا در زندگی ات رخ بدهد، باور محال بودنش را عوض کن.به همین سادگی...
با سپاس.

[ بدون نام ] 1391/02/10 ساعت 08:47 ب.ظ

کودکی رفت به بازی به فراغت به نشاط فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات همه گفتند کنون تا بچه است بگذارید بخندد شادان که پس از این دگرش فرصت خندیدن نیست من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو نتوان خندیدن هیچ کس نیز مرا هیچ نگفت و حال می پندارم هدف از زیستن این است رفیق من شدم خلق که با عزمی جزم پای از بند هواها گسلم پای در راه حقایق بنهم ره حق پویم و حق جویم و پس حق گویم

ضایعترین اوقات زندگی وقتی است که در غیر طلب حق و بیهوده صرف شود. «ارسطو»
متن بسیار زیبایی بود.پیروز باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد