کاش می شد.....

کاش می شد که کسی می آمد... 

   این دل خسته ما را می برد
   چشم ما را می شست
   راز لبخند به لب می آموخت
   کاش می شد دل دیوار پر از پنجره بود
   و قفس ها همه خالی بودند
   آسمان آبی بود...
   و نسیم روی آرامش اندیشه ما می رقصید
   کاش می شد که غم و دلتنگی
   راه این خانه ما گم می کرد
   و دل از هر چه سیاهیست رها می کردیم
   و سکوت...
   جای خود را به هم آوایی ما می بخشید
   و کمی مهربانتر بودیم
   کاش می شد دشنام
   جای خود را به سلامی می داد
   گل لبخند به مهمانی لب می بردیم
   بذر امید به دشت دل هم
   کسی از جنس محبت غزلی را می خواند
   و به یلدای زمستانی و تنهایی هم
   یک بغل عاطفه گرم...
   به مهمانی دل می بردیم


شاعر: ؟

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1391/02/06 ساعت 10:22 ب.ظ

sher haye foroogh ham zibast.age momkene az foroogh ham sher bezarid

ممنون از نظر وپیشنهادتون.

[ بدون نام ] 1391/02/07 ساعت 11:19 ب.ظ

زیبا بود مرسی

کاظمی 1391/02/11 ساعت 01:16 ق.ظ

مممنون از متن زیباتون.

کشاورزی 1391/02/11 ساعت 01:20 ق.ظ

متن زیبایی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد