ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
برای تو و خویش
چشمانی آرزو میکنم
که چراغها و نشانهها را
در ظلماتمان ببیند.
گوشی
که صداها و شناسهها را
در بیهوشیمان بشنود.
روحی
که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد.
و زبانی
که در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش
بیرون کشد
و بگذارد
از آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوییم.
مارگوت بیکل ترجمه احمد شاملو
اگر آن نیکویی والا را که آرزومندش هستیم به سوی زندگانی خود نمی کشانیم ابراز محبت را آغاز کنیم . بگذاریم وجودمان کانون نورانی هسته درخشان عشق شود.
سلام
متشکر واقعا مطلب زیبایی بود.
سلام.خواهش می کنم.