ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
*رفتم حموم داد زدم میگم این آب چرا ســـــــــرده؟!!!! بابام میگه داری دوش میگیری؟
*سگم رو بردم پیش دامپزشک، منشیش میگه سگتون مریضه؟
میگم پـــَ نَ پـــَ خودم هاری گرفتم سگم گفت آشنا داره منو آورد اینجا معالجه کنه.
*به دوستم میگم: نمره ها رو زدنا. میگه: با شماره دانشجویی؟ میگم: پ ن پ با شماره کفش. اونایی هم که دمپایی داشتن رو هم مردود کرده...
*دیشب
تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی می کردم، پلیس رد شده میگه اون چیه؟
فندکه؟ پ ن پ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پ ن پ و زهرمارف سوار
شو بریم... میگم کلانتری؟ میگه پ ن پ میبرمت لندن
*با
رفقا رفتیم باغمون، سیخ های جوجه رو گذاشتیم رو منقل دیدیم چند جفت مرغ و
خروس دارن کنار منقل پرسه می زنن. رفیقم میگه: لونه شون این طرفاست؟ پ ن پ
اومدن فیلم ترسناک ببینن
*رفتم
یه قالب مرغ از تو فریزر درآوردم. دوستم میگه می خای بپزیش؟ مگم: پ ن پ
خانوادش اومدن از تو سردخونه درش آوردم بدم ببرن دفنش کنن!
*مرغ
عشقم مرده. درحالی که پاهاش رو به بالاست افتاده کف قفس. دوستم اومده
میگه: ااا مرغ عشقت مرد؟ پ ن پ کمر درد داشت، دکتر گفته باید طاق باز دراز
بکشه کف قفس.
*تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه: دزد بود؟ میگم: پ ن پ اومده بود امانتیش رو ببره فقط خواست هیجانش بیشتر باشه!
*بهرام رادان از یه بابایی آدرس پرسید، طرف میگه ببخشید شما بازیگر نیستین؟ رادان میگه پ ن پ پیک موتوریم!
*با کلی شوق و ذوق به دوستم میگم: دان 2 رو. برگشته میگه: تکواندو؟ پ ن پ دان 2 آشپزی...!
*رفتم مغازه یه سبد پر خرید کردم، یارو میگه: کیسه هم می خوای؟ پ ن پ فرغون آوردم با اون می برم!
*لیلی به مجنون گفت: همه این اکرا رو می کنی برا من؟ مجنون: پ ن پ من عاشق آنجلینا جولی ام، تو حریف تمرینی هستی!
*داشتم
تو پارکینگ نایلون های روی صندلی ماشین رو می کندم. همسایه مون اومده میگه
ماشین نو خریدین؟ میگم: پ ن پ لواشکه دارم نایلونشو میکنم دور هم بخوریم!
*دوستم
زنگ زده خونه. گوشی رو برداشتم سلام کردم. میگه: تو خونه ای. میگم: پ ن پ
لطفا پس از شنیدن صدای بوق پیام خود را بگذارید... با تشکر!
*داشتم
تلویزیون می دیدم. بعد مادربزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعد به من میگه
داشتی میدیدی؟! گفتم: پ ن پ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای بیبینی!
*منتظر مسافر بودم. خانمه اومده میگه: آقا هفت تیر میری؟ میگم بله. میگه: سوار شم؟ پ ن پ تا هفت تیر دنبالم بدو!
نه خوشم اومد اینقد زود ترتیب اثر دادییییییییییییییی!!!!!!!!!
مرسی خشنگ بود!!!!!!!!!!
متشکرم
من برای کابوی خودم خیلی دعا میکنم ، می خوام زود زود ببینمش
آخییییییییی نییییییییییی نییییییییییییییییی!
بفرمایید اینم لبخند
مرسی...
چه نی نی های نانازی... ولی هیچکدوم به پای کوچیکیای من نمیرسه!!!!!!!!
ماشاالله!!
بفرمایید مادر براتون اسپند دود کنند حتما...!
مرسی قشنگ بود