چند تصویر دیدنی!!!

به نظرم دیدن چند تصویر زیر هرچند خیلی ربطی هم بهم ندارند اما خالی از لطف نیست!!



 

گاو: ببخش!... نمی‌دونستم دردت می‌گیره. بیا دیگه! زشته جلوی اینا، آبروریزی نکن. پاشو دیگه لوس نونور!

ادامه مطلب ...

منابع علوم پایه

با سلام خدمت دوستان و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما.امیدوارم که تابستون خوبی رو تا این لحظه پشت سر گذاشته باشید.به درخواست یکی از دوستان منابع امتحان جامع علوم پایه با آخرین تغییرات در این پست قرار داده می شود.امیدوارم که مورد استفاده دوستان قرار گیرد.



http://www.dostantalk.net/images/wp1yyudmn3m2gctxuhm.jpg

ادامه مطلب ...

کجای آسمان را دعا...


آنگاه که غرور کسی را له میکنی...


آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی...


آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی...

ادامه مطلب ...

آیا از آمپول دندانپزشکی می ترسید؟

خیلی‌ها حاضرند درد دندان‌ را تحمل کنند، ولی به مطب دندانپزشکی نروند.  وقتی از آن ها سوال می‌کنیم: چرا؟ ، می‌گویند: از آن آمپول دندانپزشکی می‌ترسم!

این آمپول‌ فلزی چیست و چرا لازم است قبل از ترمیم دندان حتما به شما آمپول تزریق شود؟ اصلا چند نوع داروی بی‌حسی وجود دارد و آیا برخی از دندانپزشکان در تزریق داروی بی‌حسی خست به خرج می‌دهند؟


http://www.dent1st.co.uk/wp-content/uploads/2012/01/Teeth-Pulled-Without-Anesthetic.jpg
ادامه مطلب ...

عجیبترین خاطرات یک دکتر روانشناس

از یک دکتر روان‌شناس که سال‌های زیادی را صرف معالجه افراد افسرده کرده بود، پرسیدند:در طول این سال‌ها که بیماران افسرده، به شما مراجعه کرده‌اند، تا حالا شده با بیمار عجیبی هم روبه‌رو شده باشید؟



ادامه مطلب ...

جاده ای در آن سوی پل

مرا دیگر انگیزه سفر نیست.مرا دیگر هوای سفری به‌سر نیست.

قطاری که نیمشبان نعره‌کشان از ده ما می‌گذرد
آسمان مرا کوچک نمی‌کند
و جاده‌ئی که از گرده پل می‌گذرد 
آرزوی مرا با خود
به افق‌های ذیگر نمی‌برد.
آدم‌ها و بویناکی دنیاهاشان
یکسر
دوزخی است در کتابی
که من آن را


ادامه مطلب ...

داستان غم انگیز بچه عقابی که باور کرد خروس است...

کوه بلندی بود که لانه عقابی با چهار تخم، بر بلندای آن قرار داشت. یک روز زلزله ای کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که یکی از تخم ها از دامنه کوه به پایین بلغزد.بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه ای رسید که پر از مرغ و خروس بود.مرغ و خروس ها می دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پیری داوطلب شد تا روی آن بنشیند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنیا بیاید.

یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد...


ادامه مطلب ...

همیشه زنده بمانید

روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهارطرفشزیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغولزنده ها و مرده هاهستند از کنارم می گذرند.


ادامه مطلب ...

آدم‌!!!!!!!انسان‌

آدم‌ها زندگی می‌کنند ... انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند!
آدم‌ها می‌شنوند ... انسان‌ها گوش می‌دهند!
ادامه مطلب ...