خواستن.....

می خواهمت چنان که شب خسته خواب را

می جویمت چنان که لب تشنه اب را

               *******

محو توام چنان که ستاره به چشم صبح

یا شبنم سپیده دمان افتاب را

              *******

بی تابم ان چنان که درختان برای باد

یا کودکان خفته به گهواره تاب را

             *******

بایسته ای چنان که تپیدن برای دل

یا ان چنان که بال پریدن عقاب را

            *******

حتی اگر نباشی می افرینمت

چونان که التهاب بیابان سراب را

            *******

ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی

باچون تو پرسشی چه نیازی جواب را 

  

(قیصرامین پور)

نظرات 2 + ارسال نظر
woooow 1391/04/29 ساعت 12:26 ب.ظ

akheeeey che romantic!!!!!!!!!!!!!!!!!!![:

bi bi 1391/06/03 ساعت 12:03 ق.ظ

دلتنگی ام را از تــو پنهان مـی کنم ، برگــرد

هـر جور باشـد چهـره خندان می کنم ، برگـرد




با اینکه از این گریه های غم گـریـزی نیست

بعد از تــو آن را زیر بـاران مـی کنم ، برگـرد




بـوی نـوازشهای دستان تــو را دارد

گیســوی خـود را تا پریشان مـی کنم ، برگــرد





بـی تــو دلــم را می سپارم دست پاییز و

این خانه را مانند زندان مـی کنم ، برگــرد




قصـدت اگـر خاموشی این جسـم بی جان است

کار تــو را این بار آسان می کنم ، برگــرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد