ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
نمی دونم چی شد سیزده بدر شد / گوشم از جیغ و داد و نعره کر شد
به یاد تعطیلات رفته از دست / غم و غصه کنارم همسفر شد
از آجیل شب عید مونده تخمه / تموم پسته ها زیر و زبر شد
رو پیچ و تاب سبز سبزه ی عید / گره از بخت ما هم کور تر شد
عروس تنگ من ، زندانی عید / از آن قصر بلوریش به در شد
دروغ سیزده هر ساله ی ما / عجب عیدی به نیکویی بسر شد !
از فرمایشات آقوی همساده !
سیزده بدر باس جمعه باشه که غروبش همچی آسفالتت کنه
نه اینکه امسال تا شونزدهم تعطیلیه
اصن ابهت خودش رو از دست داده غروب سیزده !