از یک دکتر روانشناس که سالهای زیادی را صرف معالجه افراد افسرده کرده بود، پرسیدند:در طول این سالها که بیماران افسرده، به شما مراجعه کردهاند، تا حالا شده با بیمار عجیبی هم روبهرو شده باشید؟
ادامه مطلب ...
مرا دیگر انگیزه سفر نیست.مرا دیگر هوای سفری بهسر نیست.
قطاری که نیمشبان نعرهکشان از ده ما میگذردادامه مطلب ...
روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهارطرفشزیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغولزنده ها و مرده هاهستند از کنارم می گذرند.
این شعر ایرج میرزا گویای همه چیز هست
می گویند روزی مردی در دریا گم شد و در نهایت به جزیره ای متروک رسید ناامید از همه جا
ادامه مطلب ...